در بسیاری موارد، مردم همچنان در مراودات مالی، پول نقد را ترجیح میدهند و حتی گاهی ابزارهای الکترونیکی مانند خودپردازها را برای دریافت پول نقد به خدمت میگیرند. برای بررسی این مسائل با محمدمراد بیات، مدیرعامل مرکز فرهنگسازی و آموزش بانکداری الکترونیک(فابا) گفتوگو کردهایم. گفتنی است مرکز فابا در سال1386 و با حمایت وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی و مدیرانعامل بانکهای دولتی و خصوصی تأسیس شد و تاکنون اقدامات مؤثری در این زمینه بهثمر رسانده است.
- از زمان شکلگیری کارگروههای بانکداری الکترونیک و اراده جمعی برای توسعه بانکداری الکترونیک در کشور، بیش از 4سال میگذرد. طی این مدت کشور چقدر به تحقق اهداف تعیین شده در این زمینه نزدیک شده است؟
برای پاسخگویی به این سؤال میبایستی دو دسته شاخصهای کیفی و کمی را با هم مورد ارزیابی قرار دهیم. از نظر کیفی تغییرات عمدهای را شاهد بودهایم؛ مثلا تاقبل از سال85 مردم و مسئولان، توسعه بانکداری الکترونیک را یک نیاز ضروری تلقی نمیکردند، در حالیکه امروز همه بر ضرورت آن تأکید دارند. در آن سالها بانکداری الکترونیک جزو اولویتهای مهم نظام بانکی کشور نبود اما امروزه توسعه بانکداری الکترونیک در شمار مهمترین اولویتها قرار گرفته است. اما از نظر کمی هم در این زمینه پیشرفتهای قابلتوجهی حاصل شده است؛ بهطور مثال تا پایان تیرماه1386 تعداد 8هزار و 400خودپرداز در کشور نصب شده بود و 4سال بعد، در پایان تیر امسال این رقم به 21هزار و 500خودپرداز افزایش یافته و تعداد پایانههای فروش از تیر1386 تا تیر امسال، از 238هزار به حدود یکمیلیون و 700هزار پایانه رسیده است. در زمینه کارتهای بانکی هم شاهد چنین رشدی هستیم و شمار کارتهای صادره از 27میلیون به 142میلیون کارت افزایش پیدا کرده است؛ به این ترتیب هر ایرانی بالای 18سال، بهطور متوسط بیش از 2کارت در اختیار دارد.
اگر تراکنشها را هم بررسی کنیم میبینیم که در تیر1386 تعداد 5هزار و 700تراکنش در خودپردازها صورت گرفته و در حال حاضر 10هزار و 300تراکنش در این دستگاهها به انجام میرسد. متوسط مبلغ هر تراکنش برای هر خودپرداز 216هزار ریال بوده که الان به 665هزار ریال ارتقا یافته است. متوسط پرداختی هر دستگاه در تیرماه1386 حدود یکمیلیارد و 245میلیون ریال بوده و الان تقریبا هر خودپرداز 6میلیارد و 817میلیون ریال میپردازد. همچنین در تیرماه1386 بهطور متوسط در هر پایانه فروش 8تراکنش انجام میشد، در حالی که در تیر1390ماه این رقم به بیش از 55تراکنش برای هر پایانه رسیده است. متوسط مبلغ هر تراکنش در تیر سال1386 در پایانههای فروش 882هزار ریال بوده و تیر امسال یکمیلیون و 413هزار ریال است.
متوسط خرید از هر دستگاه در تیر1386 حدود 7میلیون ریال بوده که در تیر امسال به بیش از 78میلیون ریال رسیده است. از طرفی در سال86 تنها 2درصد کل تراکنشهای غیرحضوری مشتریان در پایانههای فروشگاهی بهانجام میرسید و مابقی از طریق خودپردازها بود اما الان این نسبت به 30درصد برای پایانههای فروشگاهی و 70درصد برای دستگاههای خودپرداز رسیده است؛ گرچه بر اساس استاندارد جهانی باید 80درصد تراکنشها روی پایانههای فروش انجام شود و 20درصد از طریق خودپردازها. بنابراین وضعیت فعلی رشد بالایی را نشان میدهد، گرچه این بدان معنا نیست که در زمینه بانکداری الکترونیک به وضعیت مطلوبی رسیدهایم. بسیاری موارد دیگر در این حوزه وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود؛ از جمله اینکه نصب و استفاده از دستگاه خودپرداز بهمعنای استقرار بانکداری الکترونیک نیست بلکه میبایستی سایر درگاههای الکترونیک مدنظر مردم قرار گیرد. همچنین مقولاتی مانند کربنکینگ، امنیت، بانکداری همراه (موبایل پیمنت) و... از ضروریات بانکداری الکترونیک است که نیازمند توجه ویژهای است.
- اما بین پی بردن به ضرورت ایجاد بانکداری الکترونیک یا افزایش کمی دستگاههای ارائهدهنده این نوع خدمات، با جلب اعتماد عمومی به آن، فاصلهای وجود دارد. فکر میکنید تا چه میزان این اعتماد در بین اقشار مختلف مردم افزایش یافته است؟
در اینباره باید با اعتمادسازی و فرهنگسازی بهتدریج مردم به این سمت سوق داده شوند، بهطوری که مثلاً در خریدهای روزمره، کمکم حجم تراکنشها از دستگاههای خودپرداز به سمت پایانههای فروش منتقل شود چون در ATM باز هم با پول فیزیکی سروکار داریم درحالی که با توسعه بانکداری الکترونیک باید بهسمت حذف رد و بدل کردن پول نقد برویم. از نظر ما رشد ابزار و تجهیزات و میزان استفاده مردم از این شیوه بانکداری نشان میدهد که مردم هم دارند بیشتر اعتماد میکنند. در سالهای ابتدایی چندان کسی اعتماد نمیکرد که قبضهای خدمات شهری را از طریق خودپرداز یا با تلفنبانک و یا بهشکل اینترنتی پرداخت کند اما امروزه بسیاری از افراد به یکی از این شیوهها قبضها را پرداخت میکنند. البته برای اعتمادسازی بیشتر، باید مردم را با خطرات، ناامنیها و ریسکهای بانکداری الکترونیک و شیوههای مقابله و محافظت حساب خود از این مخاطرات آشنا کرد. بهطور مثال بارها مشاهده شده است که برای خرید از طریق پایانه فروش، مسئول فروش رمز کارت را از مشتری میخواهد. این اساسا یک کار نادرست و قطعا خلاف امنیت بانکداری الکترونیک است چرا که اگر این کارت به سرقت برود بهمنزله سرقت کیف پول و سرمایه فرد است.
- طبق آماری که ارائه کردید تعداد کارتهای بانکی در 4سال گذشته تقریبا 5برابر شده است. آیا میتوان از این شرایط بهعنوان یک روند مثبت یاد کرد؟ چون در بسیاری از کشورهای توسعه یافته با داشتن صرفا یک کارت میتوان تعداد زیادی از خدمات را در زمینههای مختلف پولی و مالی دریافت کرد.
ببینید، افزایش تعداد کارتها نشان دهنده استقبال بیشتر مردم از این خدمات است اما کاهش تعداد و افزایش کارایی کارتها موضوعی است که تاکنون بارها در جلسات کارگروههای بانکداری الکترونیک مطرح شده و مدنظر مسئولان قرار دارد. در خصوص سایر تجهیزات نیز میتوان چنین رویکردی داشت. مثلا با اجرای طرح شاپرک که در بانک مرکزی در دست بررسی است میتوان تمام دستگاههای کارتخوان را در یک «پوز» متمرکز کرد؛ به این معنی که در مراکز فروش تعداد پایانههای فروش کم و در مقابل، کارایی آنها افزایش خواهد یافت. در زمینه کارتهای بانکی نیز ممکن است به چنین دیدگاهی کمکم نزدیک شویم. گرچه باید یک فضای رقابتی برای بانکها فراهم باشد تا با ارائه خدمات بهتر بتوانند مشتریان بیشتری را به سمت خود جذب کنند اما در عین حال این سیستم دارای ویژگیهایی است که میتوان با هماندیشی و همگرایی شبکه بانکی یک همافزایی ملی را در این زمینه ایجاد کرد. سامانههای جدیدی مانند شتاب، شاپرک و امثال اینها کم و بیش بهوجود آمده و باید از این پس هم با رعایت اصل رقابت برای بانکها بیشتر مورد توجه قرار گیرد. چنانچه درخصوص سامانههای جدید پیشنهادهای کارشناسی و مبتنی بر تجربیات جهانی وجود داشته باشد، مرکز فابا هم آمادگی طرح آنها را در شبکه بانکی کشور دارد.
- بهطور کلی فکر میکنید که کشور در حال حاضر از نظر امنیت و زیرساختهای بانکداری الکترونیک در سطح مطلوبی قرار دارد یا خیر؟
به هرحال با وجود اقدامات شایستهای که به ثمر رسیده است قطعاً نیاز به تلاش بیشتر و اقدامات زیرساختی در این زمینه کاملا احساس میشود، ضمن اینکه فراموش نکنیم اگر مردم و مشتریان بانکی به برخی از نکات امنیتی توجه کنند قطعاً حجم زیادی از ناامنیهای این حوزه کاهش مییابد. به بیان دیگر میبایستی برای افزایش سطح ایمنی بانکداری الکترونیک علاوه بر اقدامات زیرساختی توسط بانکها، مردم نیز با چگونگی رعایت نکات ایمنی آشنا شوند و به آن عمل کنند. اما درمجموع میتوانیم این نکته را هم ادعا کنیم که سطح ناامنی بانکداری الکترونیک به مراتب کمتر از بانکداری سنتی است و در این شیوه بانکداری، جیب مردم کمتر زده میشود و هزینهها و مخاطرات هم کمتر است.
- در مقطعی، نظام بانکی مشتریان خود را ملزم کرد که قبوض خدمات شهری را از طریق ابزارهای الکترونیک پرداخت کنند و هماکنون این شیوه در ذهن مردم جا افتاده است. آیا میتوان برای گسترش و توسعه هر چه بیشتر بانکداری الکترونیک در سایر بخشها نیز به سیاستهای اجباری متوسل شد؟
در این خصوص دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛برخی الزام را مناسبترین شیوه برای بسط بانکداری الکترونیک میدانند و عدهای معتقدند که صرفا با تشویق و فرهنگسازی مردم را مجاب کنیم که امور بانکی خود را از راه درگاههای الکترونیک انجام دهند. راه سومی نیز وجود دارد و آن اینکه ما با ارائه هر خدمت الکترونیکی میبایستی ابتدا شیوه تشویق و فرهنگسازی را برای مدتی در پیش بگیریم و آنگاه که دانش و شناخت نسبت به آن خدمت خاص بسط یافت، الزام ایجاد کنیم. از نگاه ما راهکار سوم منطقیتر بهنظر میرسد. تجربهها هم همین را میگویند؛ نمونه آن را در کاری مثل دریافت یارانههای نقدی، ثبت نام کنکور و... شاهد بودهایم.